بخاری در صحیح خود،در قضیه چگونگی اسلام ابوذر رضوان الله علیه،روایتی را آورده است
روایت طولانی است فقط مختصری از اول این روایت عرض کنیم که:ابوذر می گوید:به ما خبر رسید که فردی ادعای نبوت کرده!به برادرم گفتم برو ببین این مرد(پیامبر)چه می گوید.برادرم رفت و برگشت.مطالبی گفت که من قانع نشدم.گفتم:خودم باید بروم ببینم چه می گوید! لذا خودم رفتم تا او را ببینم...وقتی خدمت آن جناب(ص) رسیدم،و گفتم:اسلام را به من عرضه کن...اما متن روایت:
فقلت له اعرض علی الإسلام فعرضه فأسلمت مکانی فقال لی یا أبا ذر اکتم هذا الأمر وارجع إلى بلدک فإذا بلغک ظهورنا فأقبل
ترجمه:به آن حضرت گفتم:اسلام را به من عرضه کن.رسول خدا(ص) هم اسلام را عرضه کرد و من همان جا مسلمان شدم.سپس خطاب به من فرمود:ای ابوذر،مسلمان شدنت را پنهان کن و به شهرت برگرد و هرگاه خبر پیروزی ما به تو رسید،بیا.
الجامع الصحیح المختصر ج3 ص 1295 ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی ، دار النشر : دار ابن کثیر , الیمامة - بیروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقیق : د. مصطفى دیب البغا
الان آقایان وهابی مانند خدمتی{رئیس یکی از این شبکه های وهابی}که تقیه را نفاق بازی!! می دانند،جرات می کنند که بگویند:رسول خدا ص سفارش به نفاق کرده؟